تفریحی شعر عاشقانه ادبی |
|||
روز ها ی کودکیتان را به یاد دارید؟ ان روز ها که هیچ چیز به نظرتان پیچیده نمیرسید تنها چیزی که به ان فکر میکردیم مداد رنگی و شکلات و عیدی بود چیزهایی که نمی دانستیم هیچ اهمیتی برایمان نداشت چون به چیزهایی که احتمال داشت اذیتمان کنند کاملا بی توجه بودیم مثلا زندگی و مرگ دوست داشتن و جدایی موفقیت یا شکست عشق الان که بزرگ شدیم متوجه شدیم که هر روز باید نگران ادم ها باشیم صفحه قبل 1 صفحه بعد درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدیدجیگرا منتظر نظرات قشنگتون هستم آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |